سپندارمذگان روز عاشقان ایرانی
سپندارمذگان روز عاشقان ایرانی + داستان های عاشقانهسپندارمذگان جشن
باستانی ایرانی/فارسی با ریشه زرتشتی، روز جشن عشق، دوستی و زمین
در فرهنگ باستانی ایران است. قدمت آن به امپراتوری هخامنشی، اولین
امپراتوری ایران باز می گردد. این جشن به طور گسترده به عنوان روز عشق ایرانیان شناخته می شود،
اگرچه در کشورهای همسایه و همچنین افغانستان و تاجیکستان جشن گرفته می شود.
بر اساس سنت ایرانی، روز سپندارمذگان در قرن بیستم پیش از میلاد در امپراتوری بزرگ ایران برگزار می شد.
این روز تنها 3 روز پس از ولنتاین در 29 بهمن در تقویم ایرانی ثبت شده است.
اسفندگان اصلی (سپندارمذگان) در روز پنجم اسفند برابر با 23 بهمن بوده است،
اما برخی محققین آن را در 29 بهمن یا 17 بهمن می دانند. پس چرا دو قرار برای یک روز؟
این فاصله 6 روزه مربوط به محاسبات سال جدید شمسی ایران است
که 365.25 روز است و ماه ها 30 روز ثابت نیستند. لذا این علما تصمیم گرفتند
در تقویم اصلاحاتی انجام دهند و اسفندگان را به ۶ روز زودتر موکول کردند.
این اصلاحات باعث سردرگمی افرادی شده است که دوست دارند این سنت قدیمی را بازیابی کنند.
روز عشق ایرانی
تاریخ سپندارمذگان
ایرانیان دارای فرهنگ غنی با اعیاد بسیار بزرگ بر اساس مناسبت های طبیعی هستند
که با شادی و شادی آمیخته شده است. در جشن سپندارمذگان زمین پرستش می شد
و زنان مورد احترام قرار می گرفتند. در این روز زنان و دختران بر تخت می نشستند
و مردان و پسران باید از آنها اطاعت می کردند و برای آنها هدایا و هدیه می آوردند.
به این ترتیب، به مردان یادآوری شد که زنان را به رسمیت بشناسند و به آنها احترام بگذارند.
همچنین سپندارمذ فرشته نگهبان زمین است. این نماد فروتنی است، به معنای فروتنی
نسبت به کل خلقت است. اینها خصوصیاتی است که به زمین نسبت
داده می شود که زیر پای ما گسترش می یابد، بنابراین نماد فروتنی و عشق است.
به عنوان انسان، موجوداتی هستند که آنها را ناخوشایند و منفور میدانیم،
اما زمین شبیه ما نیست. او همه موجودات را یکسان در آغوش می گیرد و آنها را یکسان دوست دارد.
مثل مادری که همه بچه ها را یکسان دوست دارد، حتی وقتی زشت هستند.
در فرهنگ باستانی ما نماد مادر با سپندارمذ یا زمین است. آیا تا به حال عشقی مقدس تر از عشق مادر به فرزندان دیده اید؟
روز عشق ایران
داستان های عاشقانه معروف ایران
لیلی و مجنون
لیلا و مجنون داستان کلاسیک عشق است که برجسته ترین آن توسط شاعران
بزرگ نظامی گنجوی و محمد فضولی بیان شده است.
این در بسیاری از فرهنگ های خاورمیانه و شبه قاره ارائه شده است.
مسلمان، صوفی، هندو و سکولار. لیلا و قیس از کودکی عاشق هم هستند
اما اجازه ندارند با هم متحد شوند. قیس (مجنون نامیده می شود که به معنای «تصرف شده» است)
در وسواسی که نسبت به لیلا دارد دیوانه شده است. لیلا با دیگری ازدواج می کند
و مجنون گوشه نشین می شود و خود را وقف نوشتن ابیاتی درباره عشق عمیق خود به لیلا می کند.
اگر چه آنها سعی می کنند ملاقات کنند، اما بدون اینکه هرگز متوجه رابطه ای شوند می میرند. (ادامه مطلب)
شیرین و فرهاد
این دو تصویر صحنه هایی از داستان شیرین و فرهاد را به نمایش می گذارند.
و به ویژه در ایران محبوبیت دارد. رویارویی شیرین و فرهاد بخشی از داستان
عشقی طولانی تر و تراژیک تر شیرین و خسرو است. فرهاد، مهندس،
هنرمند و صنعتگری متواضع بود که به دلیل مهارتش در کنده کاری صخره
معروف بود و در خدمت شیرین، ملکه ارمنستان بود. فرهاد عاشق شیرین شد.
سپندارمذگان
خسرو برای اینکه فرهاد را از عشقش به شیرین منصرف کند، کار ناممکنی را
برای او قرار داد که تونلی را از میان کوه بیستون کند. فرهاد قبل از شروع
این کار طاقت فرسا نقش شیرین را در صخره حک کرد. داستان
فرهاد پایان خوبی ندارد. خسرو او را فریب می دهد تا باور کند شیرین مرده است
و پس از آن با ابزاری که برای حک کردن تصویر او در صخره استفاده کرده بود، خود را می کشد.